سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه کسی را دیدید که به وی زهد دردنیا و کم گویی عطا شده، بدو نزدیک شوید که حکمت القامی کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
پنج شنبه 90 بهمن 6 , ساعت 6:23 عصر

ماه من  ، غصه چرا ؟! 


آسمان را بنگر ، که هنوز ، بعد صدها شب و روز ،


مثل آن روز نخست ، گرم و آبی و پر از مهر به ما می خندد !


یا زمینی را که ، دلش از سردی شب های خزان نه شکست و نه گرفت !


بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید و در آغاز بهار ،


دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت ،


تا بگوید که هنوز ، پر امنیت احساس خداست ! 


ماه من ، غصه چرا ؟!


تو مرا داری و من هر شب و روز ،


آرزویم همه خوشبختی توست !


ماه من ! دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن،


کار آنهایی نیست ، که خدا را دارند ....


ماه من !  غم و اندوه ، اگر هم روزی ،


مثل باران بارید  یا دل شیشه ای ات ،


از لب پنجره ی عشق ، زمین خورد و شکست ،


با نگاهت به خدا ، چتر شادی وا کن و بگو با دل خود ؛


که خدا هست ، خدا هست !


او همانی است که در تارترین لحظه ی شب ،


راه نورانی امید نشانم می داد ....


او همانی است که هر لحظه دلش می خواهد ،


همه زندگی ام غرق شادی باشد  ....


ماه من ! غصه اگر هست ، بگو تا باشد ! 


معنی خوشبختی ، بودن اندوه است ...!


این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور،


چه بخواهی و چه نه ! میوه ی یک باغند،


همه را با هم  با عشق بچین ...  


ولی از یاد مبر ؛


پشت هر کوه بلند ، سبزه زاری است پر از یاد خدا !


و در آن باز کسی می خواند ؛


که خدا هست ، خدا هست


و چرا غصه ؟! چرا ؟!



لیست کل یادداشت های این وبلاگ